محل تبلیغات شما

دست نوشته های یک ...!



غم گرفته دوباره صدامو
نم زده باز هوای چشامو
نیستی و تکیه دادم به دیوار دوباره
بعد تو پا میزارم توو رویا
با خیال تو هر شب همینجا
اشک چشمام تمومی نداره، نداره.
صدای خش خش برگ و پاییز و بارون
باز خیال تو با قلب داغون
نیستی و خیره میشم به عکس دوتامون
کاش میشد دستاتو قرض میکردم
باز کنارم تورو فرض میکردم
تا خود صبح قدم میزدیم توو خیابون
لعنت به حسی که نزاشته هیچ کسی به جات بیاد
یکی که تا همیشه پشتته توو سختی ها
همون که پا گذاشتی رو دلش که از غمت پره
لعنت به کل خاطراتمون که با تو داشتم و
به من که زندگیمو پای تو گذاشتم و
همون که روز و شب به اسم تو قسم میخوره



حق من نیست چشاتو نبینم
باز نتونم کنارت بشینم
از تو تنها همین غصه هات مونده پیشم
خاطراتت یه کوهه رو دوشم
با میپیچه صدات توی گوشم
دارم اینجا بدون تو دیوونه میشم
باز بیا و همه باورم شو
باز رفیق چشای ترم شو
باز بیا عاشقم شو دوباره، دوباره.
بی تو میمیره اینجا بزودی
اونی که کل دنیاش تو بودی
خیلی خستس به این دوری عادت نداره
لعنت به حسی که نزاشته هیچ کسی به جات بیاد
یکی که تا همیشه پشتته توو سختی ها
همون که پا گذاشتی رو دلش که از غمت پره
لعنت به کل خاطراتمون که با تو داشتم و
به من که زندگیمو پای تو گذاشتم و
همون که روز و شب به اسم تو قسم میخوره

من بریدم ازهمه رسیده ام به تو به تو پناهِ عاشقانهام
منشکسته قایقم تو ساحل منی بی تو من پر ازبهانه ام

منرسیده ام به تو رها نکن مرا که تو امید آخرمنی
شکندارد عشق تو همیشه عاشقم ببین تمام باورمنی

ببینلحظه ای حال مرا ببین برگی ام افتاده برزمین
منتورا میخواهمت همین

ببینلحظه ای حال مرا ببین برگی ام افتاده برزمین
منتورا میخواهمت همین

مراجواب میکند سکوت چشم های تو
وباز تنگیِ نفس و باز هم هوای تو

بریدهام دل از همه ببین به تو رسیده ام
بهکوچه های خلوتِ همیشه مبتلای تو

ببینلحظه ای حال مرا ببین برگی ام افتاده برزمین
منتورا میخواهمت همین

ببینلحظه ای حال مرا ببین برگی ام افتاده برزمین
منتورا میخواهمت همین



من از زندگیبی تو میترسم عشقم کجایی
نگوقسمت اینه که از من جدایی

قسمخورده ام پای عشقت بمانم پریزاد قلبم
سرتبا همه با یه دنیا بجنگم

بیتو هر شب من خواب ندارم
بزارپای دیوانگیم عزیزم کجایی

آشوبقلبم آرامش من
تووموج موهای تو من گرفتارم عشقم کجایی

بیتو هر شب من خواب ندارم
بزارپای دیوانگیم عزیزم کجایی

آشوبقلبم آرامش من
تووموج موهای تو من گرفتم عشقم کجایی

ببینآتش گرفتم زیر این باران و تو نیستی
چهبی رحمانه رفتی و تمامم را شکستی

مناز بیگانگان هرگز ننالیدم عزیزم
کهبا من هر چه کرد آن آشنا کرد عزیزم

بیتو هر شب من خواب ندارم
بزارپای دیوانگیم عزیزم کجایی

آشوبقلبم آرامش من
تووموج موهای تو من گرفتارم عشقم کجایی

بیتو هر شب من خواب ندارم
بزارپای دیوانگیم عزیزم کجایی

آشوبقلبم آرامش من
تووموج موهای تو من گرفتم عشقم کجایی



تنها میمانم ، میدانم می آیی

با تو آرامم ، بی ترس از تنهایی

تنها میمانم ، عاشق تر زخمی تر

آرام چون آتش در زیرِ خاکستر

برگرد و بیا ، دلتنگِ دیدارم

بغضِ شب تارم

من هر چه دارم از تو دارم

برگرد و بیا ، آشفته مگذارم

دوری و بی تو بی قرارم

تویی تویی دنیایِ من

آرامش شب هایِ من

دلم شکست خدایِ من

تو باورم کن ، باورم کن

آشفته ام ، آشفته ام

زخم از برادر دیده ام

آشفته ام ، آشفته چون

از ناکسان رنجیده ام

از ناکسان رنجیده ام

برگرد و بیا ، دلتنگِ دیدارم

بغضِ شب تارم

من هر چه دارم از تو دارم

برگرد و بیا ، آشفته مگذارم

دوری و بی تو بی قرارم

تویی تویی دنیایِ من

آرامش شب هایِ من

دلم شکست خدایِ من

تو باورم کن ، باورم کن



ملکا ذکر تو گویم
که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره
که توام راه نمایی
همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم
همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی
همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری
احد بی زن و جفتی ملک کامروایی
بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی


بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی
نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی
نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی
همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی
همه نوری و سروری همه جودی و جزایی
نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی
نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی


لفظی فصیح شیرین قدی بلند چابک , رویی لطیف زیبا چشمی خوش کشیده


یاقوته جان فزایش از آب لطف زاده شمشاده خوش خرامش در ناز پروریده


تا کی کشم عتیبت از چشم دل فریبت روزی کرشمه ای کن ای یار برگزیده


آن لعل دلکشش بین وان خنده دل آشوب وان رفتن خوشش بین وان گامه آرمیده


آن آهوی سیه چشم از دام ما برون شد یاران چه چاره سازم با این دله رمیده


زنهار تا توانی اهله نظر میازار دنیا وفا ندارد ای نورِ هر دو دیده

 

هر زاهدی که دیده یاقوت جان فزایش سجاده ترک کرده پیمانه در کشیده


تا کی کبوتر دل باشد چو مرغ بسمل از زخمه ناوک تو در خاکو خون تپیده


تا کی کشم عتیبت از چشم دل فریبت روزی کرشمه ای کن ای یار برگزیده


آن لعل دلکشش بین وان خنده دل آشوب وان رفتن خوشش بین وان گامه آرمیده


ای از فروغ رویت روشن چراغ دیده خوشتر ز چشم مستت چشمِ جهان ندیده


همچون تو نازنینی سر تا قدم لطافت گیتی نشان نداده ایزد نیافریده


همچون تو نازنینی سر تا قدم لطافت گیتی نشان نداده ایزد نیافریده


همچون تو نازنینی سر تا قدم لطافت گیتی نشان نداده ایزد نیافریده


همچون تو نازنینی گیتی نشان نداده


تو عاشق نبودی

که درده دلِ عاشقارو بفهمی

تو بارون نموندی که دلگیری این هوارو بفهمی

تو گریه نکردی برای کسی تا بدونی چی میگن

دلت تنگ نبوده میخندی تا از حسِ دلتنگی میگم

تو تنها نموندی که حال

دل بی قرارو بفهمی

عزیزت نرفته که تشویش سوتِ قطارو بفهمی

تو از دست ندادی

بفهمی چیه ترس از دست دادن

جای من نبودی بدونی چیه

فرفِ بین تو و من

تو هیچ وقت نرفتی

لبِ جاده تا انتظارو بفهمی

پریشون نبودی که نگذشتن

لحظه هارو بفهمی

تو اونی که رفته چی میدونی

از غصه ی جای خالی

من اونم که مونده چی میدونم

از قصه ی بیخیالی

تو عاشق نبودی

که درده دلِ عاشقارو بفهمی

تو بارون نموندی که دلگیری این هوارو بفهمی

تو گریه نکردی برای کسی تا بدونی چی میگن

دلت تنگ نبوده میخندی تا از حسِ دلتنگی میگم

تو تنها نموندی که حال

دل بی قرارو بفهمی

عزیزت نرفته که تشویش سوتِ قطارو بفهمی

تو از دست ندادی

بفهمی چیه ترس از دست دادن

جای من نبودی بدونی چیه

فرق بین تو و من


یه طرف منو این تنهایی یه طرف تو و اون زیبایی داری ساده شکستم میدی


تویی که منو بد فهمیدی منو جوری که هستم کاش میدیدی


شکل گریه شده لبخندم واسه چی به تو و این عشق پابندم


حالا که خودتم دلتنگی بگو داری با کی میجنگی منو دیدی و راه کج کردی


شایدم با خودت لج کردی که دیگه نمیخوای به من برگردی


مغرورِ جذاب زیبایِ بی تاب دیوونه بازی در نیار طاقت ندارم


بازم نگاهم کن فکری برام کن من به ندیدنه چشات عادت ندارم


مغرورِ جذاب زیبایِ بی تاب دیوونه بازی در نیار طاقت ندارم


بازم نگاهم کن فکری برام کن من به ندیدنه چشات عادت ندارم


یه طرف منو این حاله بد یه طرف تو و ترسی ممتد هر دو با خودمون بد کردیم


هردومون خیلی تغییر کردیم جوونیم با حسرت پیر کردیم


چه حقیقتی تو این دردِ که علاقمو بیشتر کرده من که از خودمم دل کندم


شکل گریه شده لبخندم واسه چی به تو و این عشق پابندم


مغرورِ جذاب زیبایِ بی تاب دیوونه بازی در نیار طاقت ندارم


بازم نگاهم کن فکری برام کن من به ندیدنه چشات عادت ندارم


مغرورِ جذاب زیبایِ بی تاب دیوونه بازی در نیار طاقت ندارم


بازم نگاهم کن فکری برام کن من به ندیدنه چشات عادت ندارم


پس از من یاد یک انسان همیشه با تو خواهد بود غمِ یک روح سرگردان همیشه با تو خواهد بود


اتاقه پاکِ قلبت ماله من شاید نبود اما پس از من یاد یک مهمان همیشه با تو خواهد بود


گُلِ سرخِ عزیزِ من به هر گلخانه ای باشی بدان رویایِ یک گلدان همیشه با تو خواهد بود


تو دستم را نوازش کرده بودی بعد از این حتما تبِ یک عشقه بی پایان همیشه با تو خواهد بود


گُلِ سرخِ عزیزِ من به هر گلخانه ای باشی بدان رویایِ یک گلدان همیشه با تو خواهد بود


تو دستم را نوازش کرده بودی بعد از این حتما تبِ یک عشقه بی پایان همیشه با تو خواهد بود


 

تو در آغوشه من خورشید بودی ای شبِ دریا نگاهِ مَرد کوهستان همیشه با تو خواهد بود


به دستت میسپارم چشمهای اشکبارم را گل زیبایِ من باران همیشه با تو خواهد بود


گُلِ سرخِ عزیزِ من به هر گلخانه ای باشی بدان رویایِ یک گلدان همیشه با تو خواهد بود


تو دستم را نوازش کرده بودی بعد از این حتما تبِ یک عشقه بی پایان همیشه با تو خواهد بود


گُلِ سرخِ عزیزِ من به هر گلخانه ای باشی بدان رویایِ یک گلدان همیشه با تو خواهد بود


تو دستم را نوازش کرده بودی بعد از این حتما تبِ یک عشقه بی پایان همیشه با تو خواهد بود


آهای قشون وحشت آه ای سیاه پوشان

اندیشهکشتنی نیست با حکم قتل و زندان

اگرچهاین همه تن، در دخمه ها گرفتار

اگرچهشعر ممنوع، اگرچه عشق بر دار

توخوش بدان به زودی ، این نسل های عاشق

بافکرهای تازه ، چون لشکر شقایق

ازشانه های تاریخ، این یأس را بریزند

بادستهای آزاد ، با کهنگی ستیزند

 

اینریشه های پُرجان، در عمق تشنه ی خاک

اینخانه را بسازم اندیشمند و دلپاک

ایندستهای خونین، این سایه های تهدید

دیگرحراس ما نیست در فتح صبح امید

نگاهما به فرداست، شما گذشته هایید

باما سرود میلاد، با مرگ همصدایید



آهای قشون ظلمت ، ای قوم مانده تنها

اندیشهکشتنی نیست این است باور ما


دلپر از وسوسه و آشوب است بین تاریکی ونور
رقصسنگ است در این جام بلور دل شیدا و صبور
میبرد گاه به آرامش دیدار مرا
میکشدگاه به تاریکی بسیار مرا
بهکدام مذهب هست این
بهکدام ملت هست این که کشند عاشقی را
کهتو عاشقم چرایی
بهکدام ملت هست این که کشند عاشقی را
کهتو عاشقم چرایی

شببی حاصل من سر نرسید
سوختاین شمع و به آخر نرسید
منکجا گرمی بخشنده ی آغوش کجا
منکجا چشم خطابین و خطاپوش کجا
بهکدام مذهب هست این
بهکدام ملت هست این که کشند عاشقی را
کهتو عاشقم چرایی
بهکدام ملت هست این که کشند عاشقی را
کهتو عاشقم چرایی


اموناز چشمهای تو از این زیبای خواب آلود ندیدنکی تو رو میخواست ندیدن عاشقت کی بود

تحملیعنی اینکه تو بفهمی معنی درد رو نمیدونیچه چیزایی بهم میریزه یک مرد رو


تویهموهات غرقم کن تو این امواجه طوفانی مناز تو عشق میخوام و نوازشهای طولانی طولانی


دوبارهشونه های تو دوباره های های من چه جای خوبیآغوش برای دردهای من


دوبارهشونه های تو دوباره های های من چه جای خوبیآغوش برای دردهای من


تورو جای همه میخوام تو رو جای همه دارم


شایدواسه همین که من از تو واهمه دارم ,مناز تو واهمه دارم ,مناز تو واهمه دارم


تواز یک پنجره میری تمام منظره میره


مااز هم خاطره داریم مگه این خاطره میره ,مگهاین خاطره میره ,مگهاین خاطره میره


تحملیعنی اینکه تو بفهمی معنی درد رو نمیدونیچه چیزایی بهم میریزه یک مرد رو


توی موهات غرقم کن تو این امواج طوفانی من ازتو عشق میخوام و نوازشهای طولانی طولانی


دوبارهشونه های تو دوباره های های من چه جایخوبی آغوش برای دردهای من


دوبارهشونه های تو دوباره های های من چه جایخوبی آغوش برای دردهای من



خدا صبرت بده ای دل جدایی سخته میدونم
یه چند روزی تحمل کن منم مثل تو داغونم
عزیز من سفر کرده همین روزاست که برگرده
منو تو هر دو غمگینیم دلامون هر دو پر درده
خدا صبرت بده ای دل جدایی سخته میدونم
یه چند روزی تحمل کن منم مثل تو داغونم

 

منو این دل فدای ناله هاتم
نترس از غم همیشه من باهاتم
میاد روزی که برمیگرده پیشم
میدونه دور از اون دیوونه میشم
میاد روزی که برمیگرده پیشم
میدونه دور از اون دیوونه میشم
خدا صبرت بده ای دل جدایی سخته میدونم
یه چند روزی تحمل کن منم مثل تو داغونم
عزیز من سفر کرده همین روزاست که برگرده
منو تو هر دو غمگینیم دلامون هر دو پر درده

لبم میخنده اما دل غمینه
برام غصه همیشه در کمینه
آخه تا کی زنم سیلی به صورت
کسی رخساره زردم رو نبینه
خدا صبرت بده ای دل جدایی سخته میدونم
یه چند روزی تحمل کن منم مثل تو داغونم
عزیز من سفر کرده همین روزاست که برگرده
منو تو هر دو غمگینیم دلامون هر دو پر درده


سختبرام نبودنت


توعشق مهربونمی رویای عاشقونمی


خیلیکمه حتی اگه بگم همه وجودمی


تازگی هر نفسینمیشه مثل تو کسی


مگهمیشه گذشتن از تویی ک عشق خالصی


سختبرام نبودنت

کیمیشه وقت دیدنت


دلممیخواد فقط تورو

تووبغلم بگیرمت


سختبرام نبودنت

کیمیشه وقت دیدنت


ازاین همه فاصله ها

منتورو پس میگیرمت



تو تنها اسم رولبام تویی همون ک من میخوام


معجزه ای با بودنتپر میکشن خستگیام


خواستن تو نداشتنهببین چه کار کرده باهام


سختبرام نبودنت

کیمیشه وقت دیدنت


دلممیخواد فقط تورو

تووبغلم بگیرمت



سختبرام نبودنت

کیمیشه وقت دیدنت


ازاین همه فاصله ها

منتورو پس میگیرمت


خدا صبرت بده ای دل جدایی سخته میدونم
یه چند روزی تحمل کن منم مثل تو داغونم
عزیز من سفر کرده همین روزاست که برگرده
منو تو هر دو غمگینیم دلامون هر دو پر درده
خدا صبرت بده ای دل جدایی سخته میدونم
یه چند روزی تحمل کن منم مثل تو داغونم

 


منو این دل فدای ناله هاتم
نترس از غم همیشه من باهاتم
میاد روزی که برمیگرده پیشم
میدونه دور از اون دیوونه میشم
میاد روزی که برمیگرده پیشم
میدونه دور از اون دیوونه میشم
خدا صبرت بده ای دل جدایی سخته میدونم
یه چند روزی تحمل کن منم مثل تو داغونم
عزیز من سفر کرده همین روزاست که برگرده
منو تو هر دو غمگینیم دلامون هر دو پر درده



لبم میخنده اما دل غمینه
برام غصه همیشه در کمینه
آخه تا کی زنم سیلی به صورت
کسی رخساره زردم رو نبینه
خدا صبرت بده ای دل جدایی سخته میدونم
یه چند روزی تحمل کن منم مثل تو داغونم
عزیز من سفر کرده همین روزاست که برگرده
منو تو هر دو غمگینیم دلامون هر دو پر درده


چشم من پی توگشته حیران از همه به غیر تو گریزان
چشمتو شبِ ستاره باران آسمان شده خلاصه درآن

مناز تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم
میانچشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم

غمتو را همان شب که دل سپردم به جان خریدم
قسمبه جان تو من به جان رسیدم تو را که دیدم

فرهادمکه بردم از دل غم را شیرینی ولی نمیزنیدلم را
آرامشکنار تو معنا شد دنیایم کنار تو زیبا شد

مناز تمام دنیا شبی بریدم تو را که دیدم
میانچشم مستت چه ها ندیدم تو را که دیدم

غمتو را همان شب که دل سپردم به جان خریدم
قسمبه جان تو من به جان رسیدم تو را که دیدم



آخرین جستجو ها

بسم الله الرحمن الرحیم آن سوی علم orwaicamar دانلود آهنگ دانلود فیلم جدید با لینک مستقیم آشتی ملل IGUKNA tocanate . حسین گاراژیان عینک آفتابی زنانه مدل جدید و مارک با قیمت ارزان